دلنوشته های من
+
نوشته شده در پنجشنبه نهم آذر ۱۳۹۱ ساعت 19:38 توسط زهرا |
+
نوشته شده در شنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 18:24 توسط زهرا |
+
نوشته شده در سه شنبه بیستم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 11:44 توسط زهرا |
دل شکستن!
از شیشه باش اما به همه بگو از سنگم،مردم این زمانه فقط دنبال شکستنند.
+
نوشته شده در جمعه شانزدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 23:18 توسط زهرا |
قصه...
دیگران برای خوابیدن قصه می گویند ما قصه خود را می گوییم تا دیگران بیدار شوند.
+
نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 15:11 توسط زهرا |
دل!
با ارزش ترین چیز زندگی،دل آدم هاست اگه بهت سپردنش امانت دار خوبی باش.
+
نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 15:2 توسط زهرا |
رنج...
قلب خانه ای است با ۲ اتاق،در یکی رنج و در دیگری شادی زندگی میکند،نباید زیاد بلند خندید وگرنه رنج در
اتاق دیگر بیدار میشود.
+
نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 14:49 توسط زهرا |
گاهی...
گاهی دلگیری...
شایدازخوت...
شاید زلال که باشی دیگران سنگ های کف رودخانه ات را میبینند.
برمیدارند ونشانه میروند درست سوی خودت
حجم ِ בلتنگـﮯ ـهایَـ م
آنقدر زیــآد مـﮯ شـوב
ڪــﮧ دنیــا با تمامـ ِ وسعتش برایَــ م تنگ مـﮯشوב
בلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ گردش ِ روزگارش
بـﮧ مَــ טּ ڪـﮧ رسیـב از حرڪـت ایستاב
دلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ בلتنگـﮯـهایَـ م رـآ ندیـב
בلتنگ ِ خوבمـ
خوבے ڪـﮧ مدتهاست گـــم ڪـرבه ام..
خوشبختی
همین در کنار هم بودن هاست
همین دوست داشتن هاست
در آغوش گرفتن هاست
خوشبختی
همین لحظه های ماست
همین ثانیه هاست
که در شتاب زندگی گمشان کردیم
+
نوشته شده در دوشنبه دوازدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 21:15 توسط زهرا |
اینجا...
چــه قانــون ناعــادلانــه ای !
بــرای شــروع یــک رابطــه ,
هــر دو طــرف بایــد بخواهنــد ...
امــا ...
بــرای تمــام شدنــش ,
همیــن کــه یــک نفــر بخواهــد کافیســت ...........!
جا موندم.از خیلی چیزها
از خودم...
از زندگی...
از خنده های ته دل...
از تــــو...
حسِ جا موندگی مزخرف ترین حسِ دنیاست.
ایـنـــجـا
فــــــــَـقــــط
واژه مے فـــُـــروشــــیـمـ
و
ســــُـکــوتــــــ مے خـــَـریــمــ
چـــــِ تـــِـجــارتـــــِ درد نـــاکے ســـتـــ ...!!!
+
نوشته شده در دوشنبه دوازدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 21:12 توسط زهرا |
عاشقانه هایم
دلم می خواست یکی رو داشتم ،
بعضی وقتا که مردم خستم می کردن ،
میومد کنارمو دستاش رو می گذاشت دو طرف ِ صورتم
زُل می زد تو چشام ، می گفت
“ببین ! تو من رو داری!!“
من موندمو قلبی که هر چی به خوردش میدی فراموشیو
باز اون انتها عشق سوسو میکنه
دلم آغوش میخواد
گرم و سوزان و دوست داشتنی
صداقت؟.... یادش گرامى...
غیرت؟..... به احترامش یک لحظه سکوت...
معرفت؟..... یابنده پاداش میگیرد...
مرام؟..... قطعه ی شهدا ...
عشق؟ ..... از دم قسط...
واقـــعـــ ـا به کــــــجــ ـــــا چــــنــــ ـیـــــــن شـــــتـــ ــابـــــا ن؟؟؟
+
نوشته شده در دوشنبه دوازدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 21:9 توسط زهرا |
مطالب قدیمیتر
سلام به همه دوستان
ممنون از اینکه به وبم سر میزنید
لطفا نظر یادتون نره
پروفایلم فعاله
خانه
آرشیو وبلاگ
عناوین نوشته ها
نوشتههای پیشین
فروردین ۱۳۹۲
آذر ۱۳۹۱
آبان ۱۳۹۱
مهر ۱۳۹۱
آرشیو موضوعی
موسیقی
پیوندها
نسیم زندگی(سعیده جون)
بمب خنده(فائزه جون)
پاتوق بروبکس باحال(سارا)
كد موسيقي براي وبلاگ
BLOGFA.COM